استراتژی STP
1398-07-23گوگل چطور تشخیص متن کپی شده میدهد
1398-09-26تکنیک های هدف گذاری SMART چیست؟
تکنیک های هدف گذاری SMART چیست؟ شاید این سوالی باشد که برای خیلی از شما پیش آمده باشد.
این اهداف را ببینید:
میخواهم تاجر شوم
میخواهم کار خوب پیدا کنم
میخواهم قدم بلند شود
میخواهم پولدار شوم
و بسیاری میخواهمهای دیگر …
زندگی همه ما انسان ها پر است از چنین هدفهای ریز و درشتی که خیلی وقتها در حد یک آرزو باقی میمانند!
بار ها با خودتان گفتهاید که “چرا به هدفهایم نمیرسم؟” یا “چرا بقیه میتوانند و من نه؟!”
این مقاله به شما کمک می کند تا با یک تکنیک ساده به نام هدف گذاری SMART راه درست انتخاب هدف و رسیدن به آن را یاد بگیرید.
هدف چیست؟
خیلی اوقات پیش می اید که از اهدافتان سؤال کنند و بپرسند: هدف شما برای آینده چیست؟
ولی اگر هم اکنون از شما بپرسند تعریف هدف چیست، چه جوابی میدهید؟
شاید بتوان هدف را در یک جمله تعریف کرد، ولی باید بگویم، تمام محتوای این مقاله تعریف هدف را مشخص میکند. اما اگر بخواهیم به طور کلی یک تعریف برای هدف در شروع مطلب داشته باشیم عبارت است از:
«هدف در اصل یک آرزو، خواسته یا نتیجه دلخواه است که شما در آینده میخواهید به آن برسید و برای بدست آوردن آن نیاز به برنامهها و اقدامات خاصی دارید».
یک هدف ممکن است کلی یا جزئی باشد . بلندمدت باشد یا کوتاهمدت.
اما از کجا باید بدانیم که کدام هدف درست است؟
چرا اغلب در اول راه هدفمان برایمان بسیار مهم است و با انگیزه شروع میکنیم ولی در ادامه ناامید میشویم؟
هدف گذاریSMART قرار است پاسخی برای این سؤالات باشد.
روش هدف گذاری SMART چگونه بهوجود آمد؟
فیلسوف آمریکایی به نام آلبرت هابارد در اواخر قرن 19 متوجه شد که بسیاری از مردم هر چه برای رسیدن به خواستههایشان تلاش میکنند، شکست میخورند.
هابارت فهمیده بود که مشکل افراد عدم تمرکز روی اهدافشان است نه تنبلی.
در واقع، مردم به یک متد و یا راهی نیاز داشتند که بتوانند خواستههایشان را پلهپله مشخص کنند تا انرژیشان را برای چیزهای پراکنده هدر ندهند.
سرانجام در اواخر قرن بیستم، این روش توسط جورج تی دوران (George T. Doran) معرفی شد.
اقای دوران در نوامبر 1981 مقالهای با عنوان «یک راه هوشمند برای نوشتن اهداف مدیریتی وجود دارد» منتشر کرد.
این مقاله همان تکنیک های هدفگذاری SMART را که نگاه جدیدی به روش انتخاب اهداف داشت، معرفی کرد.
هدف گذاریSMART چیست؟
هدف گذاری SMART برخلاف اسمش، یک متد هوشمند و عجیب و غریب نیست.
کلمۀ هدف گذاریSMART از حروف اول 5 کلمه گرفته شده است که هر کدام به یک ویژگی اشاره دارند.
5 ویژگی هدف گذاریSMART عبارتند از:
- مشخص (Specific)
- قابل اندازهگیری (Measurable)
- در دسترس (Achievable or Attainable)
- مناسب و مرتبط (Relevant)
- زماندار (Time-based or time bounded)
آقای دوران فهمیدند که اگر اهداف این پنج ویژگی را داشته باشد، مردم میتوانند روی خواستههایشان تمرکز کنند و شانس موفقیتشان را بالا ببرند.
توجه داشته باشید که ویژگیهای یک هدف آنقدرها هم غیر قابل انعطاف و ثابت نیستند و میبینیم که در طول زمان ویژگیهایی به این لیست اضافه شده است.
مثلاً ارزیابی (Evaluated) و بازبینی (Reviewed) دو ویژگی هستند که بعدها به SMART اضافه شدهاند؛ البته این دو عمل خود به خود روی اهداف پیاده میشوند؛ پس بهتر است کار را الکی پیچیده نکنیم و برویم سر اصل موضوع.
ویژگیهای هدف SMART را بشناسیم :
گفتیم که طبق روش هدف گذاری SMART هدفی مناسب است که مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مناسب و زماندار باشد.
مشخص بودن (Specific)
به این سه هدف توجه کنید:
میخواهم سایتم را بهتر کنم
میخواهم بازدیدکنندههای سایتم بیشتر شود
میخواهم بازدیدکنندههای سایتم به 10000 نفر برسد
به نظر شما به کدام یک از این هدفها راحتتر میتوان دست یافت؟
قطعا هدف آخر واضحتر خواسته ما را بیان میکند و دقیقاً مشخص میکند نتیجه کار چه باید باشد در نتیجه ذهن هم راحتتر میتواند بر روی آن تمرکز کند.
پس اولین ویژگی هدف گذاری SMART به ما میگوید که هدف باید واضح، مشخص و دقیق باشد.
یعنی شما باید دقیقاً بدانید چه چیزی میخواهید؟ به کلمه «دقیقاً» دقت کنید چون هدف شما باید دقیق و با جزئیات بیان شود.
برای این کار تنها کافیست چند سوال ساده از خودتان بپرسید:
دقیقاً به چه چیزی میخواهم برسم؟
چگونه و با چه روشی این کار انجام میشود؟
آیا در جای خاصی باید انجام دهم؟
چه کسی میتواند به من کمک کند؟
وقتی هدف این قدر مشخص باشد، قطعا ذهن شما هم از آشفتگی نجات پیدا میکند و راحتتر میتوانید برای هدفتان برنامهریزی کنید.
در نتیجه اگر بخواهیم همان مثال اولیه «افزایش بازدید سایت» را با سوالات بالا دقیقتر کنیم، به صورت زیر بیان میشود:
شما میخواهید با محتوای خوب و تبلیغات و SEO سایت ، بازدیدکنندههای سایتتان را به 10000 نفر برسانید. پس احتمالاً شما به یک مشاور در زمینه بازاریابی دیجیتال و طراحی سایت خوب نیاز دارید. و در نهایت ممکن است تصمیم بگیرید که مکان خاصی مثل اینستا یا گوگل را برای تبلیغات خود انتخاب کنید.
قابل اندازهگیری (Measurable)
هدفتان باید بهگونهای باشد که بتوان آن را اندازه گرفت.
با اندازهگیری به راحتی متوجه می شوید که کجای کار هستید، یا این که چند درصد از هدفتان عملی شده است.
دو هدف زیر را مقایسه کنید:
میخواهم سایتم بیشتر دیده شود
میخواهم سایتم تا 2 ماه بعد، 1000 نفر بازدیدکننده داشته باشد
در یک نگاه متوجه می شوید که هدف دوم به راحتی اندازه گیری میشود چون با Google analytics بهراحتی میتوانید تعداد بازدید را چک کنید.
مثلاً اگر تا 2 ماه موفق شوید ترافیک سایت را به 600 بازدید برسانید، 60 درصد راه را رفتهاید.
خود این که چه قدر از هدفتان انجام شده است به شما انرژی میدهد که راهتان را ادامه دهید.
قابل دست یابی (Achievable or Attainable)
آیا هدف شما قابل دستیابی هست؟ فکر میکنید پول، تخصص یا زمان کافی برای رسیدن به هدفتان دارید؟
اگر هدف شما قابل دستیابی نباشد، احتمال شکست افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که این به این معنی نیست که نمیتوانید هدفهای بزرگ یا چیزهایی که در نظر دیگران غیر ممکن میآید برای خودتان مشخص کنید بلکه میتوانید بلند پرواز باشید ولی ابتدا باید به طور واقعگرایانه ببینید که این خواسته شما به چه منبع هایی نیاز دارد، چه امکاناتی میخواهد و چه توانمندیهایی را باید در خودتان ایجاد کنید.
فوت و فن انتخاب هدفهای بزرگ چیست؟
دقت کنید که اینجا منظور هدفهای تخیلی و غیر واقعی و غیرممکن نیست.
تخیلیها که از همان ابتدا تکلیفشان مشخص است و مردود هستند. مثلاً نگویید میخواهم آخر هفته بروم کره ماه!!
در اینجا راجع به هدفهایی صحبت میکنیم که خیلی بزرگ هستند ولی غیرممکن نیستند.
یعنی شما احتمالاً در زمان حال ممکن توانایی انجام آن را نداشته باشید ، ولی با این حساب مشتاقید که در آینده به آن برسید.
با این هدفها چه میکنید؟
اینگونه هدفها را باید خردشان کنید به هدفهای کوچکتر؛ چون رسیدن به هدفهای کوچک راحتتر است.
سپس یکی یکی برای هدفهای کوچکترتان برنامهریزی کنید و به هر هدف که رسیدید برای خودتان جشن بگیرید یا جایزه بدهید.
بالاخره هر راه طولانیای از قدمهای کوچک تر تشکیل میشود!
خوبی این متد این است که وقتی به هر هدف کوچک میرسید، پیشرفت خود را حس میکنید و این احساس پیشرفت به آدم انگیزه میدهد که راهش را ادامه دهد.
برای روشن شدن مطلب، فرض کنید که هدف شما قهرمانی جهان در رشته بوکس باشد.
خب این هدف برای کسی که تازه در کلاس بوکس ثبت نام کرده خیلی بزرگ است در نتیجه ممکن است بهدلیل مسیر طولانی، انگیزه خود را از دست بدهد.
بنابراین آن را به هدفهای کوچک تبدیل کنید:
هدف اول: تمام کردن کلاس های آموزشی
هدف دوم: مقام قهرمانی مسابقات استانی
هدف سوم: قهرمانی کشور
هدف چهارم: قهرمانی جهان
هماطور که میبینید؟ همه هدفهای کوچک در مسیر هدف بزرگ هستند و شما را به نتیجه نزدیک میکنند.
خرد کردن هدف به شما کمک میکند که ناخودآگاهِتان بداند همه چیز مرتب است! و نیازی نیست روزی صد بار وضعیت الان را با هدف نهایی مقایسه کند و نا امید شود، بلکه هدف الان را، فقط با پله بعدی مقایسه میکند!
مناسب و مرتبط (Relevant)
هدفی که تعیین میکنید باید با اهداف دیگرتان همخوانی داشته باشد.
همچنین توجه داشته باشید که این خواسته باید مناسب شخصیت، نیاز و روحیات شما باشد.
برای روشن شدن این موضوع کافی است بدانید چرا باید اینکار را انجامش بدهید؟
از خودتان بپرسید: آیا این هدف همان چیزی هست که شما میخواهید یا نیاز دارید؟ فکر کنید که به هدفتان رسیدهاید، آن وقت چه تغییری در شرایط شما به وجود میآید؟
آیا این تغییر باعث خوشحالی شما می شود؟ یا فقط چون بقیه از شما خواستهاند یا به خاطر این که دیگران هم این کار را انجام میدهند تصمیم گرفتهاید چنین هدفی برای خودتان انتخاب کنید؟
تمام این سوالات چرایی هدف را برای شما مشخص میکند.
زمانی که پاسخ این سوالها را بدهید، میفهمید که این هدف با شخصیت، روحیات و اهداف دیگر شما همخوانی دارد یا نه.
تصور کنید یک فروشگاه اینترنتی هدف خود را افزایش بازدید 10 درصدی تعیین کرده است.
این کار چه سودی برای این فروشگاه اینترنتی دارد؟
بازدید کننده های سایت و محصولاتش بیشتر می شود.
بازدید کننده بیشتر ممکن است باعث افزایش فروش محصولاتش شود و همه اینها بر موفقیت کارش موثر است.
پس این هدف کاملاً با هدف اصلی و دیگر اهداف فروشگاه همخوانی دارد.
زماندار (Time-based or Time bounded)
قانونی هست که میگوید کارها به اندازه زمانی که دارید کش پیدا میکنند!
شاید برایتان سوال پیش بیاید که برای هر کار چقدر زمان لازم دارم؟
زمانی که مشخص میکنید باید زمان قابل قبول و منطقی باشد.
نه خیلی باز برنامهریزی کنید که کاراییتان کم شود (چون وقت طلاست!)، نه خیلی فشرده که اگر هر کار کوچکی در این میان پیش بیاید مجبور شوید کارتان را عقب بیندازید و بدقول شوید.
من میخواهم سایتم 10000 نفر بازدیدکننده داشته باشد
من میخواهم سایتم تا آخر این ماه 10000 نفر بازدیدکننده داشته باشد
در حالت دوم من یک زمان معین دارم؛ پس اگر میخواهم تبلیغات کنم، مطلب خوب بزنم یا خدماتم را بیشتر کنم، باید در این بازه زمانی انجام دهم.
هیچگاه از تغییر دادن هدفتان نترسید.
و در اخر فراموش نکنید که هدف SMART هم مانند هر چیز دیگری در دنیا تغییر میکند!
پس هر چند وقت یکبار هدفتان را باز بینی کنید تا از ان مطمئن شوید.
هر چه به جلو میروید از تجربههای خودتان و از فیدبک دیگران یاد بگیرید و جاهایی که لازم است هدفتان را اصلاح کنید.
خواستهها و شرایط اطراف ادم ها تغییر میکند.
ممکن است چیزی که 4 سال پیش هدفتان بوده دیگر به کارتان نیاید.
پس با این کار شما دو عمل ارزیابی و بازبینی را انجام میدهید که به SMART اضافه شده بود.