اینگیجمنت اینستاگرام چیست و چگونه می توان آنرا افزایش داد؟
1398-05-01بریف طراحی سایت
1398-06-03کسب و کار خانگی پر درامد و کم هزینه
اگر قصد دارید دوست دارید در زمان های استراحت خود در منزل کسب و کاری راه بیاندازید و کسب درامد کنید این مقاله برای شماست.
اگر تیپ شخصیتی شما ، مدیر و ریسک پذیر است دوست ندارید تا اخر عمر کارمند بمانید ، این نوشته به شما کمک میکند مشغول هر فعالیتی که هستید، در کنارش کاری را که همیشه آرزویش را داشتید برای خودتان راه اندازی کنید. سپس در زمان مناسبی که کسب و کارتان رشد کرد، بتوانید روی آن به عنوان شغل اصلی حساب کنید.
من در این مقاله صفر تا صد مراحل راه اندازی یک کسب و کار خانگی را از ابتداییترین مراحل، یعنی پیدا کردن ایدههای سودآور، تا اجرای آن بررسی کردم و برای هر مرحله از آن راهکارهای عملی ارائه داده ام. این یعنی شما میتوانید یک پیج فروش فینگرفود در اینستاگرام راه بیاندازید و یا یک برند جدید در زمینه پوشاک شوید.
داستان موفقیت کسب و کار خانگی یک بیخانمان!
ادمها برای انفعال و هرچ کاری نکردنشان همیشه دلایل زیادی دارند. نمیشه ، پول میخواد ، من ادم اینکار نیستم ، خیلی سخته و ….. . راه شکست این صدای درونی این است ک بگویید اگر بتوانم و انجامش دهم چقدر لذت بخش خواهد بود؟
یکی از دلایل عدم موفقیت مردم این است که رمز موفقیت در انجام کارها دشوار است و بیان هدف هم برایشان کار سختی است. برای مردم طفره رفتن از انجام کارها سادهتر است و به جای برنامهریزی زندگی به این می اندیشند که چگونه زندگیشان را تامین کنند.
با این وجود هنوز آدمهای زیادی در دنیا هستند که سبک زندگی و موفقیتشان برای ما الهام بخش باشد. آدمهایی که شرایط بد زندگی ، مشکلات عدیده و کمبود سرمایه خود را برای موفق نشدن بهانه نمیکنند و با چنگ و دندان به آن میرسند.کسب و کار خانگی.
در بین این افراد اگر قرار باشد اراده فولادی استیو جابز، ثروث آفرینی بیل گیتس و ذوق خلاقانه جف بزوس موسس شرکت آمازون در زمینه کسب و کار را فرازمینی و دست نیافتی بدانیم، باز هم افراد دیگری در دنیا هستند که شاید روزی هم سطح ما بوده باشند.
یکی از این افراد که احتمالا اسم او را هم نشنیدهاید، رابرت هرجاوک (Robert Herjavec) است. زمانیکه او تنها هشت سال داشت بخاطر فرار پدرش از زندان، مجبور شد همراه خانواده اش مهاجرت کند. آنها از کرواسی به کانادا رفتند و در زیر زمین خانه یکی از آشناهایشان ساکن شدند. شرایط زندگی برای ان ها در انجا بسیار دشوار بود. آنها حتی نمیتوانستند انگلیسی صحبت کنند و با مردم شهر ارتباط داشته باشند.
اما هیچ کدام از این عوامل رابرت را از پیشرفت باز نداشت و سرانجام او توانست با دو مدرک در رشتههای ادبیات انگلیسی و علوم سیاسی از دانشگاه تورنتو فارغ التحصیل شود. او در کنار تحصیل برای کمک به خانوادهاش، در سراسر شهر روزنامه پخش میکرد و دراوقات آزاد خود نیز به جای خوشگذرانی و پرسه زدن در شهر، به پیشخدمتی در رستوران میپرداخت.
سپس رابرت برای کار به یک شرکت نرم افزاری به نام Logiquest رفت. اما باتوجه به این که هیچ تخصصی در کسب و کارهای کامپیوتری نداشت، با درخواست استخدامش مخالفت کردند. با این حال رابرت هیئت مدیره را متقاعد کرد شش ماه به او فرصت دهند بدون حقوق کار کند. او در این مدت با سخت کوش و تلاش خود توانست مدیر روابط عمومی این شرکت شود!
برخی مسائل و حاشیه ها باعث اخراج او از شرکت شد ولی رابرت به جای اینکه شروع به غر زدن بکند و عقب نشینی کند با استفاده از تجربیاتی که از کار در آنجا به دست آورده بود، اولین شرکت خود را در زمینه یکپارچه سازی امنیت اینترنت به نام BRAK Systems در گاراژ خانهاش راه انداخت و 10 سال بعد در سال 2000 شرکت خود را به مبلغ 30.2 میلیون دلار به AT & T Canada فروخت.
راه اندازی کسب و کار خانگی چگونه باعث موفقیت من میشود؟
همانطور که در داستان زندگی رابرت هرجاوک خواندیم، او توانست با راه اندازی کسب و کار خود در منزل، به موفقیتی برسد که رویای بسیاری از آدمهاست. رابرت و خانوادهاش روزی جایی برای زندگی نداشتند، اکنون صاحب یک عمارت مجلل هستند. آنها از فقر کامل به ثروت رسیدند.
رابرت پس از فروش شرکت خود، یک کسب و کار دیگر به نام Herjavec Group در خانه خود باز راه انداخت! چرا رابرت با این وجود که از فروش شرکت قبلی خود به سود زیادی رسیده بود، باز هم کسب و کار خود را در منزل راه اندازی کرد؟
دلایلی که نشان میدهد شروع یک کسب و کار خانگی برایتان سودآور خواهد بود:
راه اندازی کسب و کار خانگی با سرمایه کم
در کسب و کار خانگی نیازی ندارید مبلغ زیادی سرمایهگذاری کنید و کار خود را گسترش دهید تا زمانی که به سوددهی نرسیده اید ؛ چرا که بابت خرید یا اجازه دفتر، کارگاه و تجهیزات و استخدام کارمند هزینه اضافه پرداخت نمیکنید و به همین دلیل است که میگویم کسب و کار خانگی بسیار مقرون به صرفه است و میتوان با حذف هزینههای اضافه، یک کسب و کار با سرمایه کم راه انداخت. طبق یک آمارگیری معتبر، 44٪ از کسب و کارهای خانگی در شروع راهاندازی کمتر از 5 هزار دلار سرمایه گذاری میکنند. در ایران نیز میتوانید با سرمایه کم، چیزی حدود 1 تا 10 میلیون تومان، کارآفرینی خود را در خانه استارت بزنید. در ابتدا ممکن است یک مقدار ترسناک به نظر برسد ولی باز هم تاکید میکنم در شروع میتوانید این مبلغ را تا نزدیک صفر هزار تومان پایین بیاورید!
کسب درامد از کسب و کار خانگی
درآمد شرکت جدید هرجاوک اکنون بیش 125 میلیون دلار فروش دارد و نرخ رشد حدود 643 درصدی را تجربه کرده است! اگر بخواهیم با دید بازتری به این قضیه نگاه کنیم میبینیم که درآمد حاصل از کسب و کارهای خانگی آمریکا در سال گذشته چیزی حدود 427 میلیارد دلار بوده است اما در ایران آمار خاصی در خصوص درآمد کسب و کارهای خانگی موجود نیست وبه جرأت میتوانم این اطمینان را به شما بدهم که با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در این حوزه، اگر کسب و کار خود را با اصول پیش ببرید، میتوانید به درآمد مناسبی برسید.
روش صحیح انجام کسب و کارهای خانگی
ایجاد فرصت شغلی برای بانوان
میزان بیکاری بانوان در ایران 170% بیشتر از مردان است؛ بسیاری ازبانوان به دلیل دردسرها و دشواری های کار خارج از منزل (و حتی در مواردی به دلیل مخالفت خانواده!) به کل کسب درآمد را کنار میگذارند و به همین دلیل درآمد آقایان 2.5 برابر بیشتر از زنان میباشد. آرامش حضور در خانه، ساعت کاری منعطف، نظارت بیشتر روی امور منزل و بچهها، امکان درآمدزایی و رسیدگی به امور خانه به طور همزمان، باعث میشود کسب و کار خانگی برای زنان بسیار مناسب باشد.
زندگی شخصی
- سال های پیش آلوین تافلر (Alvin Toffler) در كتاب موج سوم (The Third Wave) پیشبینی كرده بود كه با پیشرفت تکنولوژی، زندگی و شیوه كار و رابطه انسانها دچار دگرگونی خواهد شد و همین طور هم شد! یکی از عواملی بروز تعارض بین كار و زندگی ، ساعات كار طولانی است. ایرانیها سالانه چیزی حدود 2112 ساعت مشغول به کار هستند اما قضیه همینجا تمام نمیشود؛ متوسط زمان رفتن به محل کار در تهران چیزی حدود 55 دقیقه است. یعنی سالانه شما 670 ساعت در حال رفت و آمد هستید! (این آمار در شهرهای دیگر کمتر و متفاوت است اما باز مقدار قابل توجهی خواهد بود)
یکی از مهمترین مزایای کسب و کار خانگی این است که میتوانید تایم رفت و امد به محل کارتان را در اختیار خودتان قراردهید و همان طوری که میخواهید بین زندگی و کارتان تعادل به وجود آورید. مثلا می توانید ساعت 3 عصر بروید به استادیوم بازی پرسپولیس بدون اینکه نگران مرخصی گرفتن باشید یا این که این تایم را برای وقت گذراندن با دوستانتان بگذارید و سپس به خانه برگردید و کارهایتان را انجام بدهید.
در نظرسنجی زیر دلایل شخصی افرادی که تصمیم گرفتند کسب و کارشان را در خانه شروع کنند، پرسیده شده است و نتایج ان به شکل زیر است: - 60 درصد برای ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و کاری
- 45 درصد به دلیل کارایی بیشتر
- 47 درصد به دلیل اجتناب از ترافیک
- 44 درصد برای داشتن حواس پرتی کمتر و تمرکز بیشتر در منزل
- 38 درصد به دلیل نبودِ استرس محیط کار
- 43 درصد به دلیل محیط آرام
- 44 درصد به دلیل نبودِ مسیرمناسب رفت و آمد به محل کار
- 29 درصد برای گذراندن اوقات بیشتر با خانواده و دوستان از این نوع کار حمایت میکنند.
- 23 درصد گفتند که اینگونه کسب و کارها به دلیل رفت و آمد کمتر، آسیب کمتری به محیط زیست میزنند.
- 55 درصد به دلیل هزینه سوخت خودرو
چالشهای کسب و کار خانگی
احتمالا دارید به خودتان میگویید خب کسب و کارم را در خانه راهاندازی میکنم و من بزرگترین کارآفرین دنیا هستم، بیل گیتس باید پیش من لُنگ بندازد! اما باید بدانید که کسب و کار خانگی همانند دیگر کسب و کارها چالش هایی دارد.
من اصلا دوست ندارم که به شما امید واهی بدهم و همانند بعضی از دوستانی که در زمینه استارتاپ و قانون جذب فعالیت میکنند، دلتان را الکی خوش کنم (تاکید میکنم بعضی). من معقتدم برای تصمیم گیری بهتر باید همیشه از جهت مخالف هم به قضایا نگاه کنیم تا حرفهای دیگران و وضع موجود را به چالش بکشیم.
ما با در نظر گرفتن مسائل و چالشهایی که ممکن است بعد از راه اندازی کسب و کار خانگی سر راه شما سبز شوند، احتمال موفقیتتان را بالا می بریم.
وقتی شما کسب و کارخانگی راه اندازی میکنید، ممکن است یکسری مسائل برای شما دردسر درست کنند. بایدحساب کتاب کنید که ببینید با وجود این مشکلات هم میتوانید کارتان را راه بندازید. من زمانی که در خانه کار میکردم، چندی از اینگونه مسائل رامیخواهم با شما در میان بگذارم:
- اولین و احتمالا بزرگترین چالشی که خیلی زود با آن مواجه خواهید شد این است که پس از راه اندازی کسب و کار، بیشتر اوقات باید کارهای زیاد و مختلفی انجام دهید. ممکن است قبلا تجربه انجام برخی از این کارها را هم نداشته باشید و نیاز باشد آنها را یاد بگیرید. البته فرصت بسیار مناسبی برایتان پیش آمده تا مسائل مختلف را بیاموزید و با پیاده سازی آنها تجربههای خوبی به دست بیاورید. کاملا بستگی به نگاه شما به این قضیه دارد.
- زمانی که در خانه کار میکنید و سرتان خیلی شلوغ است، باید زمان زیادی از طول روز را در خانه بمانید.و حتی شاید نصف روز را! و اگر این موضوع باعث نشود از کارهای دیگرتان مثل درس خواندن یا نظافت عقب بمانید، متاسفانه باید بگویم که قطعا موجب از دست دادن جایگاه اجتماعیتان، منزوی و افسرده شدنتان خواهد شد.و برای همین پیشنهاد میکنم اگر قصد کسب و کار خانگی دارید ، حتما زمانی را برای انجام دیگر فعالیتها از جمله کارهای شخصی، پیشرفت شخصی، گذراندن اوقاتی با خانواده ودوستان و حضور در جامعه، کنار بگذارید.
- انزوا علاوه بربُعد شخصی، در حوزه تجاری هم میتواند گریبان شما را بگیرد و در تعامل با کسب کارهای دیگر هم منزوی شوید (این چالش معمولا برای کسب و کارهای بزرگتر به وجود میآید). همکاری و ارتباط با دیگر همکاران و شرکتها برای آینده شما بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال در نظر بگیرید کسب و کار خانگی شما یک سایت در زمینه فروش تزئینات سفره عقد است و به پیشنهاد کارشناسان مشغول تولید محتوا در سایتتان هستید تا مخاطب مورد نظر خود را جذب کنید. به راحتی میتوانید سوالات متداول مشتریان احتمالی خود را پاسخ دهید و در وبلاگ خود منتشر کنید. ولی اگر از افرادی که در این زمینه حرفهای هستند، بخواهید برای مثال به سایت شما لینک بدهند، شاید از آنجایی که شما را نمیشناسند، سخت پیشنهادتان را قبول کنند. بنابراین اگر میخواهید کسب و کارتان را گسترش دهید، از همان شروع فکری به حال این قضیه بکنید تا روابط طولانی مدت با سایر همکاران و کسب و کارها برقرار کنید.
- یکی دیگر از دشواری های کسب و کار خانگی ، عدم توانایی مدیریت زمان هست. این مسئله زمانی پیش میآید که در برابر عوامل وسوسه برانگیز محیطی نمیتوانید مقاومت بکنید. مثل وقتی که با دوستانتان به تفریح میروید، قید کار را میزنید و بیخیالش میشوید! برای حل این مسئله باید ساعتهای کاری منظمی داشته باشید. دست شما در این انتخاب باز است، هر ساعتی که برایتان راحتتر است را انتخاب کنید. ولی وقتی که به خانه برمیگردید تا مشغول به کار شوید، میبینید اوه! خواهرتان صدای تلویزیون را زیاد میکند و شرایط برای شما بسیار سخت میشود. آیا برای این مسئله راه حلی دارید؟
اگر تا به حال به این چالشها فکر نکرده بودید، حتما در تصمیمگیریتان در رابطه با راهاندازی کار در خانه، آنها را در نظر داشته باشید.
برای شروع کسب و کار خانگی خود از کجا شروع بکنیم؟
1. داشتن یک ایده خوب وقوی برای کسب و کار خانگی
قدم اول در راه اندازی هر کسب و کاری داشتن یک ایده خوب و قوی است. همیشه همه چیز با یک ایده شروع میشود؛ کل زندگی ما، حتی سادهترین فعالیتهای روزانه ما هم بر اساس ایدهها شکل میگیرند. مثلا وقتی در یک عصر پاییزی به سرتان میزند بروید قدم بزنید و ناله خِش خِش برگها را درآورید، خودش یک ایده است. معمولا بیشتر اوقات این ایدهها عادی و رومزه هستند. گاهی هم بعضی از این ایدهها ناب و نوآورانه هستند که ارزش تجاری شدن دارند. ایدههای تجاری هم بسیار عادی و روزمره هستند و هر روز هزارتایشان در اطراف ما وجود دارند اما بدون توجه به آنها ، از کنارشان میگذریم! خب نکته مهمی که اهمیت و ارزش بحث کردن دارد دقیقا همینجاست: این ایدههای دوست داشتنی کسب و کار که دنیا را منفجر میکنند کجا هستند؟ چگونه میتوانم یکی از آنها را داشته باشیم؟
قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهم می خواهم یک واقعیت را برایتان آشکار کنم. من یا هیچ شخص دیگری نمیتوانیم به شما ایده آماده بدهیم و بگوییم « تو این کار موفق میشی!» چون مثل این میماند که به قول انیشتین از ماهی بخواهیم از درخت بالا برود. در حالی که علاقه و استعداد ماهی در شنا کردن است و قطعا در بالا رفتن از درخت شکست میخورد.
بنابراین قبل از راه اندازی یک کسب و کار ، باید در نظر داشته باشید علایقتان در چه زمینه هستند ودر چه کار هایی استعداد دارید. شما در طول روز ساعات زیادی درگیر شغلتان هستید، حتی بیشتر از زمانی که با خانوادهتان میگذرانید. زیر پا گذاشتن علاقه و مهارتتان، زندگی شما را جهنم میکند! همیشه با خود خواهید گفت «اگر فلان کار را انجام میدادم موفقتر بودم.»
پس برای موفقیت ، از خودتان بپرسید استعدادتان در چه زمینهای است؟ چه چیزی در زندگیتان وجود دارد که حاضرید بخاطرش حتی از جانتان هم بگذرید؟ برای چه کاری اشتیاق بیشتری دارید؟ جواب دادن به این سوالات اهمیت بسیار زیادی دارد.
البته یک قانون نانوشته در اینجا وجود دارد که تا الان هرگز کسی به شما نگفته بود. این قانون را زمانی متوجه خواهید شد که از تمام عالم و آدم شاکی هستید و فریاد میزنید «میدونی من چقدر روی این محصول وقت گذاشتم؟! ای مردم باید بخریدش.» که همه ما میدانیم زحمتی که کشیدید تا این محصول را با علاقه و مهارتتان بسازید، متاسفانه دلیلی بر فروش بیشتر نیست. باید علایق و توانایی ها را به سمت تجاری شدن متمایل کرد که مردم حاضر باشند بابت آن پول بدهند و فروش داشته باشید. این یعنی یک بیزینس واقعی!
حال این سوال پیش میآید که این مردم حاضراند پولهای خود را کجا خرج کنند؟ آنها واقعا از کسب و کارها چه میخواهند؟ خیلی ساده است، این مردم دوست داشتنی در پایان روز میخواهند شاد باشند. کسب و کاری که به مشتریان کمک میکند خوشحال باشند و مشکلی از آنها را حل کند، جایگاه بهتری برای موفقیت دارد.
بنابراین به این نتیجه میرسیم که برخلاف تصور عموم مردم، ایدههای پولساز از مغز افراد خلاق بیرون نمیآیند، بلکه این ایدهها ناشی از توجه آنها به مشکلات زندگی است. به عبارت دیگر به جای اینکه به دنبال ایدههای کسب و کار باشیم باید به دنبال مشکلات بگردیم تا بتوانیم زندگی مردم را بهتر بکنیم و آنها هم حاضر شوند بابت کاری که برایشان انجام میدهیم به ما پول بدهند.
مشکلات ودشواری ها همه جا هستند. دنیا همیشه به افرادی نیاز دارد که بتواند راه حل مناسبی برای آنها پیدا کند. راب فیتزپاتریک (Rob Fitzpatrick) در این باره میگوید: «ﻣﺮدم ﻣﺸﮑﻼتﺷان را ﻣﯽﺷﻨاسند وﻟﯽ نمیدانند ﭼﻄﻮر ﺑﺎﯾﺪ آنها را ﺣﻞ کنند.» این وظیفه ماست که به عنوان موسس یک کسب و کار راه حلی برای آنها پیدا کنیم.
برای مثال بنیانگذاران استارتاپ مامانپز در ابتدا متوجه شدند که بسیاری از افراد وقت آشپزی کردن ندارند و از طرفی هم میانه خوبی با غذاهای رستورانی ندارند. به همین دلیل کسب و کاری در جهت حل این مشکل راه اندازی کردند و شروع به ارائه غذاهای خانگی برای مشتریان کردند.
مثال دیگری که درک مناسبی از نیاز مردم و بازار پیدا کرده بود و توانست موفق شود، موتور جستجوی هوشمند خرید ترب بود؛ باتوجه به این که در بازار ایران معمولا قیمتها ثبات خاصی ندارند و هر فروشندهای محصولات خود را با قیمت دلخواه خود میفروشد؛ ترب با هدف شفافسازی قیمتها به وجود آمد تا افراد بتوانند با کمترین هزینه محصولات مد نظرشان را خریداری کنند.
2. سبک سنگین کردن ایده
تا اینجا متوجه شدیم که مرحله اول برای موفق شدن در کسب و کار این است که دقیقا بدانیم میخواهیم در چه حوزهای فعالیت کنیم. پیشنهاد من به شما این بود که وارد زمینه کاری شوید که به آن علاقه دارید و در ان مهارت و استعداد دارید سپس گفتیم برای یافتن ایده کسب و کار نیازی نیست از خلاقیت خود استفاده کنید. بلکه فقط کافی است مشکلات اطراف خودتان را پیدا کنید و راه حلی برای آن بیاندیشید. حال که یک ایده (یا بهتر است بگویم یک مشکل برای حل کردن) دارید، وقت آن است که ان را بررسی کنید و بینید آیا با عملی کردن آن موفق خواهید شد یا نه؟
به طور کل 3 ریسک شکست هنگام راه اندازی یک کسب و کار وجود دارد که باید قبل از عملی کردن ان را بررسی کنید:
- ریسک محصول
- ریسک بازار و مشتری
- ریسک رقبا
ریسک محصول یا خدمات:
چند سال پیش یکی از دوستان پیشنهادِ ساخت یک دستگاه اتوماتیک تهیه پیاز سرخ کرده را مطرح کرد. کاری که این دستگاه قرار بود انجام بدهد این بود که طی چند بار چرخاندن پیاز روی یک تیغه، پوست پیاز را جدا کند. در مرحله دوم پیاز خورد و ساطوری میشد و نهایتا روی حرارت قرار میگرفت تا خوب سرخ شود. دستگاه خیلی خوب و کاربردی به نظر میرسید و شخص تولیده کننده با بازار سنجی که انجام داده بود، از فروش آن مطمئن بود. برای همین یک وام برای ساخت دستگاه پیاز سرخ کن اتوماتیکش گرفت. ولی بعد از یک مدت کار روی دستگاه متوجه شد یک جای کار مشکلی هست و نتوانست دستگاه را تکمیل کند. ریسک کار او روی محصولش بود. بهتر بود قبل از دریافت وام از اینکه میتواند محصولش را بسازد یا نه اطمینان حاصل کند. او حتی میتوانست یک نمونه کوچک و کم هزینه از دستگاهش را به صورت آزمایشی بسازد.
راه حل – برآورد هزینه:
ریسک محصول یا خدمات بیشتر اوقات به خاطر کمبود منابع مالی پیش میآید (در غیر این صورت میتوانستیم با تلاش فراوان و استخدام افراد حرفهای به هر ترتیبی که شده محصولتان را بسازیم). با وجود اینکه راهاندازی یک کسب و کار خانگی بسیار مقرون به صرفه هست، اما هنوز هم نیاز به مقداری پول برای شروع کارمان داریم. حساب کتاب کنید و ببینید از پس هزینههای اجرایی کردن ایده کسب و کار خود بر خواهید آمد؟ مثلا اگر بخواهید یک پیج اینستاگرام برای فروش گیاهان دارویی در خانه راه بیاندازید، چقدر بودجه برای خرید این محصولات نیاز دارید؟ تا چه مدت زمانی میتوانید از پس پرداخت هزینههای خرید محصول بربیاید؟ در اینجا حتی میتوانید یک زرنگی هم بکنید. مثلا برای کاهش هزینههای خود با یک عطاری هماهنگ کنید و محصولات او را به صورت آنلاین بفروشید و زمانی که به درآمد مناسبی رسیدید، خودتان محصول خریداری کنید (یا اگر خیلی بزرگ فکر میکنید تولید بکنید).
نکته مهمی که باید در هنگام برآورد کردن هزینه ها در نظر داشته باشید این است که چون هنوز بازده کار شما مشخص نیست، نباید به هیچ عنوان زیاد هزینه کنید. ساموئل کلاسون (Samuel Clason) در در یکی از کتابهای خود به نام ثروتمندترین مرد باِبل میگوید «شما باید بتوانید مخارج واقعی خود را با آنچه دوست دارید داشته باشید از هم جدا کنید». برای مثال اگر بخواهید یک سایت با طرح دلخواه خودتان داشته باشید، میتوانید برای شروع یک سایت با حداقل امکانات راه بیاندازید. بعدا که به سود رسیدید آن را گسترش دهید و امکانات دلخواه خود را اضافه کنید.
مایک کلوم (Mike Clum) مدیرعامل شرکت Clum Creative ( کمپانی سازنده ویدئوهای تبلیغاتی) در خصوص کاهش هزینهها در ابتدای کار شرکتش میگوید: «زمانی که تازه کارم را شروع کرده بودم، همه پولی را که درمیآوردم برای خودم نگه میداشتم. همه کارها را ساده انجام میدادم؛ زیرا فکر میکردم که پول کافی برای استخدام کردن دیگران ندارم.» شما هم باید یاد بگیرید که خودتان از پس کارهایتان بر بیاید. البته واقعا نیازی نیست که بلد باشید همه کارها را انجام بدهید. فقط کافی است از هر چیزی کمی اطلاعات داشته باشید.
ریسک مشتری و بازار:
بیشتر دلایل عدم موفقیت کسب و کارهای نوپا و جدید مربوط به همین بخش است. حدود 47 درصد از استارتاپهایی که شکست میخورند، توجه زیادی روی بازاریابی و مشتریهاشون ندارند. با این فرض که شما یک محصول خیلی خوب و با کیفیت دارید، باید بدانید اصلا مردم به این محصول نیاز دارند؟ بابت آن پول پرداخت میکنند؟ تعداد مشتریهایش زیاد است؟
قطعا اگر ایده شما بر اساس حل یک مشکل به دست آمده، تا حد زیادی این ریسک رو کاهش دادهاید. اما هنوز کلی مشکلات ریز و درشت هست که توجهی به آنها نکردهاین! مثلا در نظر بگیرید متوجه شدهاید افراد زیادی فراموش میکنند موقع خارج شدن از اتاق، لامپها را خاموش کنند. و بخاطر همین هزینه برق زیادی پرداخت میکنند. خب شما تا اینجا یک مشکل خوب برای حل کردن دارید و تصمیم میگیرید به آنها لامپ سنسوردار بفروشید تا هزینههایشان را کاهش دهند. اما این موضوع را در نظر نگرفتهاید که این افراد، مگر در موارد نادری که کم کاهش مصرف انرژی برایشان اهمیت داشته باشد، اگر حاضر بودند برای خرید محصول شما پول بدهند، اصلا با پرداخت هزینه برق بیشتر مشکلی نداشتند!
بیاید با هم یکی از کسب و کارهایی را که بخاطر ریسک مشتری و بازار شکست خورد را بررسی بکنیم: استارتاپ بقچه، سفارش و تحویل آنلاین نان داغ در تهران. اگر با این کسب و کار آشنایی ندارید باید بگویم که استارتاپ بقچه یک اپلیکیشن برای کسانی بود که دوست نداشتند در صف نانوایی بایستند. این افراد میتوانستند به راحتی در خانه بمانند تا بقچه برایشان در کیسههای پارچهای، نانهای برش خورده تازه بیاورد.
اما متاسفانه مدتی پیش بیانگذار بقچه شکست استارتاپ بقچه رو در صفحه اصلی سایت و اپلیکیشن اعلام کرد. موارد زیادی در شکست استارت اپ بقچه نقش داشتند. ولی به نظر من یکی از دلایلی شکست بقچه بی توجهی به نیاز مردم بود (که البته خود بنیانگذار آن اشارهای به آن نداشته). واقعا تعداد کسانی که حاضر باشند روی 2 هزار تومنی که بابت خرید نان میدهند، 2 هزار و پانصد تومن هزینه پیک بدهند، زیاد نیست!
این موضوع را از مدتها قبل ، حتی با بررسی دیدگاههای مختلف افراد در خصوص بقچه نیز میشد فهمید. مثلا زمانی که هنوز بقچه فعالیت داشت، یکی از دوستان به نام امیرحسین در اینستاگرام درباره بقچه کامنت گذاشته بود: گرون میده، تازه هرینه ارسال هم میگیره..نمی صرفه خلاصه…همه حالش اینه با دمپایی لا انگشتی بپری سر کوچه صف وایسی نون بگیری 🙂
راه حل – از فروش محصولات/خدمات خود مطمئن شوید
بهترین روشی که میتوانید از طریق ان متوجه شوید آیا محصولتان به فروش خواهد رسید یا نه، صحبت با خودِ مشتریان است. آنها بهتر از هر کس دیگری به شما خواهند گفت آیا از محصول یا خدمات شما خریداری خواهند کرد یا نه. یکی از مسائلی که بسیاری از بیانگذاران با آن برخورد کردهاند (بخصوص هنگام جذب سرمایهگذار)، مواجه شدن با آدمهایی بوده که میگفتند ایده تو عالی است، تو دنیا رو دست نداره. ولی پای عمل پا پس کشیدهاند. دلیل این رفتار اینه که آدمها ممکن است تو رودربایسی گیر بکنند و نتوانند رک و راست نظرشان را به شما بگویند.
برای همین ما تستِ مامان انجام میدهیم! تست مامان در واقع یک سری قانون ساده برای طراحی سوالهای مناسب و خوب است تا یاد بگیریم چطور با مشتریهای احتمالی آیندهمان صحبت کنیم و با وجود دروغهایی که از همه میشنویم، ایدهمان را اعتبار سنجی کنیم. این تست جالب در کتاب mom test توسط راب فیتزپاتریک بیان شده است و خوشبختانه توسط تیم پینگوینو با مدیریت آرش میلانی به فارسی ترجمه شده که میتوانید خریداری بکنید و قبل از راه اندازی کسب و کارتان، از خوب بودن ایدهتان مطمئن شوید.
ریسک رقبا:
این ریسک خیلی ترسناک وخطرناک نیست و به راحتی میتوان آن را حل کرد. ریسک رقبا به طور کلی میگوید هنگامی که میخواهید کسب و کارتان را راه اندازی کنید، در نظر بگیرید که چه افراد یا شرکتهای دیگری در حوزه شما فعالیت دارند و محصولات یا خدمات مشابه شما را ارائه میدهند. آیا توانایی رقابت با این شرکتها را دارید؟ آیا میتوانید محصولی با همان کیفیت یا بالاتر ارائه دهید یا خیر؟
راه حل – رقبای خود را بررسی کنید
اگر اولین کسب و کاری هستید که وارد یک حوزه میشوید،نفع خیلی زیادی برای شما خواهد داشت. میتوانید با نوآوری نام برند خودتان را سر زبانها بیاورید و فروش زیادی داشته باشید. با این حال باید این نکته هم بدانید که نوآوری تا پایان عمر شما را تضمین نمیکند و شرکتهای زیادی هستند بلافاصله بعد از شما، در زمینه کاری شما شروع به فعالیت میکنند. درست مانند زمانی که اسنپ کار خود را بهعنوان اولین سرویس تاکسی آنلاین در ایران آغاز کرد، شرکتهای مختلف دیگری هم وارد این حوزه شدند.
اگرقرار است در شرایطی قرار بگیرید که با رقبای نامداری رقابت کنید، دلیلی برای عقب نشینی وجود ندارد و باید بتوانید یه قسمت از بازار را هدف بگیرید. در بازار کسب و کار خود مشکلات و نیازها را بشناسید و راه حلی برای آنها ارائه دهید. از خود بپرسید افراد از چه خدمات یا ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ اﺳﺘﻔﺎده میکنند؟ آیا میتوان یک روش سادهتر جایگزین کرد؟ چقدر بابت آن هزینه پرداخت میکنند؟ اگر بخواهند از این روش جدید استفاده کنند چقدر باید هزینه کنند؟ به این کار بازاریابی جاویژه (به معنی پیدا کردن جای ویژه بازار) میگویند. هدف بازاریابی جاویژه تمرکز روی تامین کردن یک کالا یا خدمات برای بخش کوچکی از بازار است که کالاها یا خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آن بخش را به خوبی برآورده کنند.
3. روز مورد علاقه کارتان را تصور کنید
حال که یک ایده سودآورو کارامد دارید و میدانید چه محصولات یا خدماتی میخواهید بفروشید، دقیقا تعیین کنید به چه چیزی میخواهید برسید؛ در ابتدای کار باید با آگاهی و اطلاعات لازم مشخص کنید که مثلا در آینده نزدیک شش ماهه میخواهید به فروش X تعداد از یک محصول در روز برسید. یا حتی کمی بزرگتر فکر کنید یا مثلا بگویید در بازه زمان طولانیتر 3 تا 5 ساله میخواهید بازار یک محصول خاص را در دست بگیرید.
اگرواقعا تمایا دارید در کسب و کار خود موفق باشید، انجام برنامه ریزی برایتان ضرروی است. چرا که نباید مثل یک تکه برگ که با هر وزش باد اینور و آونور میرود، سرگردان باشید. شک و تردید در بیان خواستهها، مهمترین راه شکست است! اگر تصویر واضحی از روز مورد علاقهتان نداشته باشید، برای ساختن چه شانسی دارید؟ اگر شما خواستههایتان را ندانید، چگونه میتوانید آنها را بدست آورید؟ اصلا شاید امروز آن را سپری کردید. کسی چه میداند! یکبار برای همیشه بشینید و اهداف خود را برنامهریزی کنید.
4. آستینهایتان را بالا بزنید و شروع کنید
والت دیزنی حرف جالبی در این باره میگوید «برای شروع، حرف زدن را کنار بگذارید و فقط شروع کنید!»
من نیزهمیشه با این مشکل دست و پنجه نرم کردهام؛ وقتی میخواستم کارجدیدی را شروع کنم چندین ماه درگیر تصمیمگیری، بررسی ایده و آماده کردن پیش نیازها بودم. تا وقتی که داستان راهاندازی سایت DropBox (ارائه دهنده فضای ابری) را خواندم و خیلی متعجب شدم که چطور دراپباکس در اتوبوس خلق شد! هیوستون، موسس دراپباکس، درباره شروع کار شرکتش میگوید:
«من اغلب یک حافظه فلش همراه خودم داشتم که فایلها و چیزهای مرتبط با کارهایم را در آن نگه میداشتم. داستان از جایی شروع شد که داشتم از بوستون با اتوبوس به نیویورک میرفتم. وسط راه متوجه شدم فلش را فراموش کردهام. به خاطر همین خیلی سرخورده شدم چون بار اولم هم نبود. با خودم فکر کردم که دیگر نباید این اتفاق بیفتد. پس بلافاصله لپتاپم را باز کردم و شروع کردم به کدنویسی. اولش اصلا نمیدانستم نتیجهاش قرار است چه بشود اما شروع کار از همان لحظه بود. سپس در مدت دو هفته یک همبیانگذار پیدا کردم و فعالیت خود را رسما شروع کردیم.»
راهاندازی سریع کسب و کار از این جهت مهم است که میتوانید محصولات/خدمات خود را سریع وارد بازار اولیه کنید. با این کار هر چیزی را که لازم است یاد بگیرید، در حین کار به صورت تجربی خواهید آموخت. وقتی هنوز محصول/خدمات خود ارائه نکردید در واقع دارید زمانتان را هدر میدهید. چرا که ارزش اصلی و مهم هر کسب و کاری، داشتن بهانهای برای درگیر شدن با افراد و مشتریان است و تکامل کسب و کار نیمه دوم کار شماست.
البته مفهوم راهاندازی سریع صرفا این معنا را نمی دهد که همه چیز را نادیده بگیریم و فقط کار کنیم، بلکه باید اصولی را که تا الان آموختیم، به سرعت، بدون اینکه بیش از حد با آن درگیر شویم؛ انجام بدهیم.
5. وسایلتان را آماده کنید
حالا دیگر وقت ان است که با عشق وسایل کار خود را آماده کنید. اگر در منزل اتاق کار یا حتی میز کوچکی مخصوص کار دارید، حتما آن را فقط برای همین کار در نظر بگیرید و سعی کنید از انجام کارهای دیگر در این فضا اجتناب بکنید. بسیارمهم است که مکانی را که برای کار در خانه انتخاب میکنید از هیاهوی روزمره دور باشد و کار و زندگی شخصیتان با هم تداخل پیدا نکند. حتی میتوانید گوشهای از پارکینگ یا زیرزمین را به عنوان دفتر کار انتخاب کنید!
اگر کسب و کار تولیدی دارید، قطعا بیش از یک میز و کامپیوتر میخواهید؛ در این صورت باید توجه داشته باشه که کار در منزل باعث آزار خانواده و همسایههایتان نشود. همچنین در صورتی که به محیطی برای ذخیره محصولات نیاز دارید، میتوانید از انباری خانهتان استفاده کنید و یا یک جای کوچک و ارزان قیمت برای آن اجاره کنید.
غلامعلی سلیمانی، موسس شرکت کاله، در خصوص پیدا کردن محل کسب و کار خود یک تجربه جالب دارد و میگوید:
سال 1356، در مکان فعلی شرکت کاله کارم را شروع کردم. این مکان مال خواهرم بود، میخواستند اینجا را ماهی هفده تومان اجاره بدهند. به خواهرم گفتم اینجا را از شما ماهی بیست تومان اجاره میکنم. گفتند: مگه تو پول داری؟ چه طور میتوانی کرایه بدهی؟ گفتم: نه، از کاری که راه میاندازم پول در میآورم و اجاره را میپردازم. بالاخره همین مکانی را که امروز میبینید از خواهرم اجاره کردم و از صفر شروع کردم.
6. یک سایت با هزینه کم راه بیاندازید
با توجه به این که طراحی سایت، برای کسب و کارتان بسیار سودآور خواهد بود و میتواند نقش مهمی در افزایش فروش شما(در نتیجه عملکرد خوب سئو سایت) داشته باشد ، ولی طراحی سایت بسیار زمانبر، پیچیده و پرهزینه هست؛ شما میخواهید برای خودتان یک سایت داشته باشید؛ پس سراغ یک طراح سایت یا یک شرکت طراحی سایت میروید و سایتتان را به آنها سفارش میدهید. طراحی سایت شما چند هفته زمان میبرد. با یک هزینه معقولانه میتوانید یک فروشگاه آنلاین ۲۴ساعته در اختیار داشته باشید و همه محصولات یا خدماتتان را در آن جا به سایرین معرفی کنید. اگر کمی بیشتر وقت برای سایتتان بگذارید و گوگل با شما دوست شوید میتوانید با خیال راحت فقط روی محصولاتتان تمرکز کنید چون گوگل به اندازه کافی برایتان مشتری میاورد. مزیت بزرگ طراحی سایت این است ک محدودیت زمان و مکان حذف میشود. شاید کسی ساعت ۲بامداد بخواهد محصول شمارا بخرد. یا کسی ۱۰۰۰کیلومتر دور از شما از محصول شما خوشش بیاید و آنرا بخرد. به این ترتیب هزینه ای که برای طراحی سایت کرده بودید برمیگردد و سود زیادی عاید شما میکند.
7. بازاریابی را شروع کنید
همانطور که ما با جرات سایت ساز پرتال را که یکی از محصولات خوبمان هست، معرفی میکنیم؛ شما نیزباید محصولات یا خدمات خود را به دیگران نشان دهید. قطعا هدف بازاریابی نیزهمین هست که مشتری را به خوبی بشناسد و بفهمد، تا به این ترتیب بتواند محصولات و خدماتی را ارائه دهد که برای او مناسب باشند و خود به خود فروش بروند.
هر چند که بازاریابی و فروش با هم تفاوت زیادی دارند اما بازاریابی باید مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات شما علاقهمند کند و سرنخ فروش به وجود آورد. پس نقش اصلی ومهم بخش بازاریابی این است که بازار کار را از نگاه یک مشتری بشناسد که مخاطب شرکت است و کمک کند که شرکت به سمتی حرکت کند که خواستهها و نیازهای مشتری مذکور را در آینده برآورده کند و این یعنی کار بازاریابی این است که یک برند را به سمت بخشهایی از بازار و گروههایی از مشتریان هدایت کند که شرکت بتواند در آنها رقابت کند و سود داشته باشد.
اگر به دنبال راهی هستید که تکنیکهای مختلف افزایش فروش را یاد بگیرید و فرصتی پیدا کنید تا کسب و کار خود را رشد دهید و به موفقیت برسانید، میتوانید مقالات ما در حوزه فروش و آموزش بازاریابی را مطالعه کنید.
8. قوانین کسب و کار خانگی را بدانید
باتوجه به این که تمام مشاغل خانگی نیاز به دریافت مجوز دارند، پیشنهاد میکنم برای اینکه از نظر قانونی برایتان مشکلی پیش نیاید، حتما نسبت به دریافت مجوزهای مربوطه اقدام کنید. برای ثبت کسب و کار خانگی خود باید به سامانه سازماندهی مشاغل خانگی بروید و فرم مربوطه را پر کنید. پس از بررسیهای انجام شده توسط کارشناسان، از شما خواسته میشود به اداره کار و رفاه اجتماعی مراجعه کنید تا ادامه روند اخذ مجوز طی شود.
برای اینکه بتوانید برای کارتان مجوز بگیرید نباید جایی مشغول به کار باشید و باید صلاحیت شما در خصوص مهارت و تخصص در حوزه فعالیت کسب و کار خانگیتان مورد تایید قرار گیرد. همچنین هنگام اعطای مجوز کارشناسان اداره کار از محل کسب و کار شما در خانه بازدید میکنند و در صورتی که مزاحمتی برای همسایهها نداشته باشید، مجوز صادر خواهند داد.
پیشنهاد دیگر من برای اغاز راه اندازی کسب و کار خانگی این است که اگر میخواهید شخصی را به صورت حضوری یا دورکار استخدام کنید،حتما کارهای حقوقی او را انجام دهید و با او قرارداد ببندید و میزان حقوق و اضافه کاری و تمام شرایط کاری را تعیین کنید تا بعدن سوء تفاهمی بین تعرفین پیش نیاید.
سخن نهایی!
هرجاوک در کارآفرینی به موفقیتی رسید که رویای بسیاری از مردم دنیا است، او در این باره میگوید: «مردم از من میپرسند کارآفرینی یک چیز ذاتی است که هنگام تولد با کارآفرینان متولد شود؟ یا میتوان آن را یاد گرفت و پرورش داد؟ چیزی که من در این مدت متوجه شدهام این بود که کارآفرینان موفق در شرایط مختلف انعطافپذیر هستند؛ اگر مرا در وسط جنگل رها کنند، میتوانم خودم را از شرایط سخت نجات دهم و این بزرگترین مهارت من است».
او در ادامه به این نکته مهم اشاره میکند که در زمان جوانی شک داشت بتواند کسب و کارش را راه اندازی کند، چون نه تجربهای در زمینه کسب و کار داشته و نه از حسابداری و قوانین مالی سر در میآورده و بسیاری از اطرافیان او هم بارها گفتند نمیتوانی موفق شوی! ولی راز موفقیت هرجاوک این بود آنچه را که فکر میکرد به آن طلق دارد را انجام داد و بخاطرش سختیها و دشواری ها را تحمل کرد و تا توانست پیشرفت کند.
شما هم باید کمی از ایدهآلگرایی فاصله بگیرید و سختیها را به جان دل بخرید تا پیشرفت کنید و به موفقیت برسید. میدانم راهانداختن یک کسب و کار در منزل، با وجود تمام مزایایی که دارد، چیزی نیست که شما به عنوان شغل آینده انتظارش را دارید اما حداقل میتواند شما به خواستههایتان نزدیک کند. به قول تئودور رزولت: با هر آنچه که داری و هر کجا که هستی، آنچه را میتوانی انجام بده.